إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • خوشبختی واقعی

    24 اردیبهشت 1399

    داستانی واقعی به نقل از شیخ الشام، حسن حبنّکه المیدانی-رحمه الله-

    از شیخ حبنکه نقل شده که در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، یک ساعت قبل از غروب آفتاب، هنگام بازگشت به خانه، مرد فقیری از کسانی که مدام در درسهایم در خانه و مسجد، شرکت می‌کرد، مقابلم ایستاد و با حسرت وبغض و اشکی که در چشمانش جمع شده بود به من گفت: به ذات خداوند قسمت می‌دهم، که امروز را نزد من افطار کنی.

    شیخ ‌گفت: از این آرزو و شوقی که در کلامش بود زبانم بند آمد و تسلیم اشتیاقش گشتم و روشنی ذاتی که بدان سوگندم داده بود در قلبم پدیدار گشت.